|
سه شنبه 92 بهمن 29 :: 7:38 عصر :: نویسنده : *_ * باران * _ *
از شروع عشقمان تا پایان نفسهایم دوستت خواهم داشت
دوستت دارم به اندازه ی پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم زدم و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم دوستت دارم بیشتر از خودم ، و به اندازه خدایم چون عاشق توام و محتاج خدایم عاشقانه دوستت خواهم داشت و دوستت دارم از ته دل دلی که پر میزند به سوی تو .... دلی که ساز عشق تو را از همه بهتر میزند
دوستت دارم حتی اگر یه شب به خواب من نیایی ! با تو تا نهایت زمانه تا باقی وجود تا انتهای عالم فانی عاشقانه خواهم ماند تا بلندی قله های سپید خوشبختی با دو بال نازک به پرواز در خواهم آمد تجربه اولین عشق با تو زیبا و شیرین شد مهربون ِ من با تو گل خوشبختی از اعماق وجودم جوانه زد با تو جرقه های عاشق شدن در آتشکده متروک قلبم شعله کشید ترانه های عاشقانه ام با تو به حقیقت پیوست انجماد خون در رگهای یخ زده ام در شراره های محبت سوزانت ذوب شد با تو و وجود پاک توست که میخواهم تا ابد بمانم تو که با داشتنت زمستان سرد به بهاری دلنشین خواهد بود تا همیشه و همیشه در کلبه ی عشق میزبان نفس های عاشقانه ات خواهم ماند موضوع مطلب : |